کد مطلب:113827 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130
انتخاب «نظام هستی و مجموعه ی جهان آفرینش» مطالعه و بررسی نظام هستی استخراج اصول و واقعیت های حاكم بر نظام آفرینش روش استدلال در این طرح مانند طرح «واقعیت نگری» و طرح «طبیعت نگری» است. یعنی پس از انتخاب و بررسی و استخراج اصول و واقعیت ها، مراحل زیر انجام می پذیرد. الف- بحث در پیرامون عظمت و ارزش واقعیت ها ب- اثبات عجز عقول بشری در رابطه با واقعیت های شگفت نظام آفرینش ج- بحركت در آوردن عقل و فطرت بشری با چند سئوال حساب شده د- اثبات مبانی اعتقادی در رابطه با اثبات واقعیت ها و نشان دادن راه های اثبات وجود خدا و دیگر اصول اعقتادی اصول و واقعیت های مطرح شده در نهج البلاغه در رابطه با نظام احسن الهی فراوانند كه به برخی از آنها در این قسمت از طرح (بررسی نظام آفرینش) اشاره می گردد. [صفحه 110] مانند: 1- اصل تفاوت و اختلاف یك سیستم هماهنگ با خلق و آفرینش یك یا چند چیز مثل هم، بوجود نمی آید، باید اشیاء و عناصر گوناگون، با خاصیت ها و رنگهای متفاوت بوجود آیند و هماهنگ شوند تا یك مجموعه یك سیستم، شكل گرفته و به حركت تكاملی خود ادامه دهد. پس اصل تفاوت و اختلاف در كل نظام هستی و در فرد فرد پدیده ها، یك واقعیت غیر قابل انكار است كه از حكمت و عدالت خداوندی سرچشمه می گیرد. 2- اصل نظم و برقراری اعتدال و اندازه های مناسب در كل نظام آفرینش 3- اصل هماهنگی در نظام احسن الهی 4- اصل سیستم ارتباط در سراسر موجودات و نظام هستی 5- اصل هدفداری در سراسر موجودات و نظام هستی 6- اصل هدایت عمومی در سراسر موجودات و نظام هستی 7- اصل وجود قوانین منظم تكاملی در سراسر موجودات و نظام هستی 8- اصل وجود علت و معلول در سراسر موجودات و نظام هستی 9- اصل تطابق در بین پدیده ها و در كل نظام آفرینش 10- اصل تداوم سیستم های منظم در نظام هستی در اكثر خطبه های نهج البلاغه مخصوصا در خطبه های 1 و 91 و 192 و 109 و 155 و 160 و 163 و 165 و 171 و 182 و 185 و 186 و 195 و 211، اصول 10 گانه مطرح و پیرامون آنها مباحث [صفحه 111] ارزنده و وحی گونه ای به بشریت تشنه ی حقیقت ارائه می گردد. اثبات عجز عقول بشری «در برابر واقعیت های موجود در كل نظام آفرینش» پس از انتخاب و بررسی و استخراج اصول و واقعیت های موجود در كل نظام هستی، عقل ها و فكرهای محدود بشری را در برابر واقعیت های شگفت یاد شده قرار می دهد، و با طرح چند سئوال، عجز عقول بشری را به اثبات می رساند كه: نمی توانند حتی یك قدم در درك و شناخت ماهیت وجود اینهمه از اصول و واقعیت های شگفتی آفرین بردارند. و در فهم و درك نظام هستی درمانده اند. و حتی در شناخت اصول و مقررات حاكم بر یك ذره ی كوچك بنام اتم عاجزند. پس چگونه می توانند خالق و پروردگار اصول و مقررات حاكم بر نظام آفرینش را بدرستی بشناسند؟ در این رابطه می فرمایند: الحمد الله الذی لا یبلغ مدخته القائلون و لا یحصی نعماءه العادون و لا یودی حقه المجتهدون (ستایش مخصوص خداوندی است كه ستایشگران از مدح او عاجزند و حسابگران زبر دست نعمت های او را نمی توانند شماره كنند و كوشش كنندگان هر چند خود را خسته نمایند نمی توانند حقش را اداء نمایند) «خطبه 1 -1». و ادامه می دهند كه: الحمد لله الذی انسحرت الاوصاف عن كنه معرفته و ردعت عظمته العقول فلم تجد مساغا الی بلوغ غایه ملكوته. (ستایش مخصوص خداوندی است كه اوصاف از بیان ماهیت ذاتش باز مانده [صفحه 112] است و عظمت خداوندی او عقلها را متحیر ساخته آنچنانكه راهی برای رسیدن به منتهای ملكوتش نیافته اند) «خطبه 1 -155». و با اشاره به عجز عقول بشری می فرمایند: ان من یعجز عن صفات ذی الهیئه و الادوات فهو عن صفات خالقه اعجز (آن كس كه از توصیف موجوداتی كه دارای شكل و اندام و اعضاء و پیكرند ناتوان است از توصیف خالق خویش عاجزتر است) «خطبه 14 -163» اثبات مبانی اعتقادی با بررسی و مطالعه ی خطبه های یاد شده در رابطه با واقعیت ها و اصول حاكم بر نظام آفرینش در نهج البلاغه، اهداف آموزشی امام (ع) را بشرح زیر می شود شناسائی نمود: 1- اثبات وجود خدا در رابطه با واقعیت های استخراج شده 2- اثبات صفات جمال خداوندی «علم، قدرت، عقل، آگاهی، مدیریت و مدبریت، حكمت و عدالت، یگانگی، زیبائی و...» 3- عدالت خداوندی در رابطه با اصل نظم و اعتدال عمومی 4- یگانگی و توحیدی الهی در رابطه با اصول و واقعیت ها عمومی و دائمی 5- مدیریت و مدبریت دائمی خدا در رابطه با واقعیتهای عمومی و دائمی 6- ضرورت هدایت انسانها و اعزام انبیاء الهی در رابطه با اصل هدایت عمومی 7- ضرورت امامت و تداوم رهبری در رابطه با اصول و واقعیت های دائمی و پایدار 8- اثبات معاد و تداوم هستی در رابطه با هدفداری نظام هستی [صفحه 113] امام علی (ع) در رابطه با مشاهده ی قدرت الهی در كل نظام آفرینش می فرماید: سبحانك ما اعظم شانك سبحانك ما اعظم ما نری من خلقك و ما اصغرا كل عظمه فی جنب قدرتك و ما اهول ما نری من ملكوتك و ما احقر ذلك فیما غاب عنا من سلطانك[1]. (پروردگارا منزهی تو، چه بزرگ است مقام تو. پروردگارا پاك و منزهی تو، چه بزرگ است آنچه را كه از آفریده هایت می نگرم و چه كوچك است هر بزرگی در برابر قدرت تو و چه هول انگیز است آنچه را كه از ملكوت تو مشاهده می كنیم و چه كوچك است آنچه كه دیده می شود در برابر بخش هائی از قلمرو حكومتت كه از ما پنهان است) و در رابطه با ظرافت و پیچیدگی و عظمت آفرینش می فرماید: و اقل اجزائه قد اعجز الاوهام ان تدركه و الالسنه ان تصفه فسبحان الذی بهر العقول عن وصف خلق جلاه للعیون فادركته محدودا مكونا و مولفا ملونا و اعجز الالسن عن تلخیص صفته قعد بما عن تادیه نعته. (كوچكترین اجزای این مخلوق، افكار و عقول، ژرف اندیش را از درك خود عاجز كرده و زبان ها را از توصیف آن ناتوان گردانیده است پس پاك و منزه است خداوندی كه عقل ها را در توصیف مخلوقش ناتوان ساخته است، آن هم مخلوق محدودی كه در چشم ها جلوه می كند و آن را می بیند، موجودی زیبا و با تركیب پیكری پر نقش و نگار كه زبانها از توصیفش حتی به طور فشرده عاجزند و از ادای شناسائی آن وامانده اند) «پس چگونه می شود آفریدگار نامحدود را توصیف كرد؟»[2].
طرح «بررسی نظام آفرینش» نیز با همین سبك و روش در نهج البلاغه مطرح و بكار گرفته می شود كه مراحل آن بشرح زیر است:
صفحه 110، 111، 112، 113.